می دانم که در این کتاب آنجا که از محامد و مکارم دکتر مصدق سخن خواهم گفت خصمانش را بر خواهد آشفت و آنجا که بر کم آمدها و ضعف های او اشاره خواهد کرد بر محبانش گران خواهد آمد.اما چاره نیست حکایت یکی از حساس ترین مقاطع تاریخ ایران است که حق آن را باید ادا کرد.شیوه ای که مصدق در روزهای آخر دولت خود به کار بست شاهکار سیاسی او بود.شگرد توسل به رفراندوم برای انحلال مجلس تا آن تاریخ سابقه نداشت و سران متنفذ نهضت با آن مخالفت می نمود .دادن رسید با قید تاریخ و ساعت به فرمان عزل و در اعصاب خود دارد.در آن شب 25 مرداد او هوشیارانه و با اعتماد به نفس کامل تحرکات دشمن را زیر نظر داشت.دنبال کردن ریاحی و فرستادن فوری او به ستاد ارتش بود که نقشه کودتای آن شب را به شکست کشانید.در فاصله 25 تا 28 مرداد با آن موج احساسات که بالا گرفته بود و فشاری که یاران نزدیکش بر او وارد می آورند شرط احتیاط را فرو نگذاشت و به تغییر رژیم تن در نداد.گویی مسیر حوادث را از پیش می دانست و نمی خواست گزک به دست کسی بدهد.در ملاقات 27 مرداد با هندرسن ضعف و زبونی از خود نشان نداد و هندرسن را از روحیه خوب و متعادل خویش شگفت زده ساخت
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .