هر چند احتمالا افلاطون نخستین کسی باشد که به گونه روشن الگوی آرمان شهر خود را باز گفته و دورنما و ویژگی های آن را ترسیم کرده، اما چنان می نماید که آدمیان از نخستین اجتماع و تشکل خود دست کم در عالم خیال به دنبال آن ناکجا آباد بوده اند و اندیشمندان و آگاهان از دور سواد مدینه فاضله را به دیگران نشان داده اند . سراینده قطعه آغاز این نوشتار نیز به زبانی ساده به دورنمای کشور نیکبخت فارابی و بهروزی باشندگان آن در آن دیده که « دانایی » بر اریکه فرمانروایی نشیند و توانایی از او فرمان ببرد. هوشمندان و خردورزان مردم دیرسال هند نیز همواره برای ملت خود و دیگران روزبهی خواسته اند و اصول زندگانی نیک و آسوده را در نوشته های خود سپارش کرده اند. بیشتر این اندرزها گاه مستقیم و گاه در تضاعیف حکایات و تمثیلات حتی در کتاب عظیم و حماسه دیرین مهابهاراتا و پنچاتنترا آمده است.کتاب کلیله و دمنه نیز که از دیار حکمت خیز هند و چنانکه در این گفتار گفته خواهد شد به احتمال قوی از همین دو کتاب ارجمند جدا گشته به زعم خود راه آن شهر آرمانی را نشان می دهد.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .