ماني دوران کودکي اش را، همراه پدر، در فضاي عرفاني و گنوسي فرقه مغتسله سپري کرد. در آن زمان در بين النهرين دين ها و فرقه هاي گوناگون از جمله فرقه هاي گنوسي، که انديشه هاي يوناني و آسياي غربي را به هم آميخته بودند، در کنار هم روزگار مي گذراندند. بنا بر روايات و افسانه هاي مانوي، مادر ماني در خواب ديد که فرزندش به آسمان رفت و به زمين بازگشت. اين نخستين پيشگويي درباره پايگاه معنوي ماني است. پدرش در چهار سالگي او را به فرقه مغتسله پيوند داد. باز هم بنا به روايات مانوي، در پايان دوازده سالگي بود که ديدار نرجميگ يا همزاد او را دگرگون کرد. نرجميگ يا توم (سرياني: Tauma) فرشته اي است که از سوي شهريار بهشت روشني (جنان النور) بر ماني نازل شد. فرشته به او گفت: «از اين ملت کناره گيري کن، که تو از آنان نيستي، و بر توست که پرهيزکاري و ترک شهوت راني نمايي، و هنوز هنگام ظهور تو نرسيده، براي آنکه خردسال هستي.» اين واقعه در روز هشتم نيسان بابلي، در سال روز تولد او، برابر با 14 آوريل سال 228م. رخ داد و احتمالا با نخستين سال پادشاهي اردشير، بنيادگذار دودمان ساساني، همزمان بود.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .