هرچند قصه گویی سابقه ی دیرینه ای در ایران دارد، "داستان کوتاه" شکل هنری تازه ای است که پیشینه ی آن به سال 1300 شمسی برمی گردد، یعنی به زمانی که محمدعلی جمال زاده نخستین مجموعه داستان خود، "یکی بود، یکی نبود" را به چاپ سپرد. بی شک داستان کوتاه یکی از جدی ترین جلوه های تجدد در ادبیات منثور ایران است. حسن میرعابدینی در مقدمه کتاب، علی اکبر دهخدا را با چرند و پرند هایش در صوراسرافیل، صاحب تاثیر در در داستان نویسی جدید ایران می داند. او همچنین از محمدعلی جمال زاده و یکی بود یکی نبودش، به عنوان اولین داستان گونه های کوتاه فارسی یاد می کند. اما با این حال چون در کتاب خود به ادبیات مدرن ایران نظر دارد (با این فرض که جمال زاده نقطه پایان ادبیات مشروطه است)، کتاب را با داستانی از صادق هدایت آغاز می کند که آغازگر راستین ادبیات جدید ایران است. می توان در مورد کم و کیف نظر میرعابدینی بحث کرد، اما در اصل این جریان که او با رویکردی دقیق و حساب شده، طرح آنتولوژی داستانی خود را ریخته، تغییری به وجود نمی آید. افزون بر این او در مقدمه کتاب مبنای انتخاب های خود را مشخص کرده است که به روشنی جهت گیری های او را در دوره های مختلف آشکار می سازد.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .