یک روز در شهر نور، یک شب در جستجوی زمان از دست رفته. پاریس در روزهای اوجش اینجا نمایان شده است؛ ارنست همینگوی و ژوزفین بیکر زیر چراغهای شب در عیش مدام سر میکنند. همه به پاریس پناه آوردهاند، گرترود استاین و غولهای ادبی در دل پاریس پناه گرفتهاند. امّا اینجا چهار نفر دیگر در دل شبی پر دلهره در جست و جوی سرنوشت خویشتناند. منشی مارسل پروست، رازی در دل دارد و گمشدهای در شهر، او به وصیّت آقای پروست عمل نکرده و حالا دستنوشتههای این نویسنده فقید ناپدید شدهاند. سورن، عروسکگردان ارمنی، پناهندهای که به پاریس پناه آورده، امّا این شهر اصلاً او را آرام نکرده است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .